ماجرای گاو مش یعقوب وشاهین
 
فوتبال بوشهر
ورزشی
سه شنبه 2 اسفند 1390برچسب:, :: 1:0 قبل از ظهر ::  نويسنده : اسماعیل مظفری

مش یعقوب گاوی داشت که تصمیم گرفت آن را بفروشد ، برای همین روز جمعه طنابی به گردن گاو بست و راهی بازار جمعه شد- که بورس احشام بود و در روستای دیگری تشکیل می شد!در بازار هرچه دلال ها تلاش کردند نتوانستند بین مش یعقوب و متقاضیان خرید، روی قیمتی توافق برقرارکنند و مش یعقوب ظهر، که آخر بازار جمعه است، با گاوش به منزل برگشت .این وضعیت طی دو ماه و در 8 بازار جمعه تکرارو مش یعقوب خسته و درمانده ،از فروش گاو منصرف شد.
جمعه نهم که دیگر تصمیم گرفت گاو را به بازار نبرد ، صبج جمعه به پسرش گفت: برو به گاو رسیدگی کن .اما پسره سریع برگشت وگفت :گاو در طویله نیست!تا صلوة ظهرهمه جای ده و اطرافش را زیرو رو کردند ، از گاو اثری ندیدند ، تا اینکه وقتی پسر رفت بالای پشت بوم تا مایوسانه آخرین دیده بانی را برای یافتن گاو انجام دهد با تعجب دید که گاومش یعقوب به تنهایی درحال بازگشت از بازار جمعه است!
در مثل مناقشه نیست.
ماجرای شاهین هم انگار دست کمی از این ماجرا ندارد. همه عادت کرده ایم شاهین ابتدای فصل به نیت حضور در جایگاهی در بالای جدول بسته شود وبعد کم کم به رتبه تک رقمی قناعت کنیم وعاقبت هم با سلام وصلوات در لیگ بمانیم. این ماندن هم انگار عادی شده و دیگر همه می دانند هر طور باشد این تیم سقوط نمی کند پس تقلایی برای بهبود اوضاع ندارند.

گاو مش یعقوب به رفتن به جمعه بازار وبرگشتن عادت داشت بی آنکه به فروش برود. شاهین هم به رفتن تا لبه پرتگاه و بقا عادت داردحتی اگر در ترکیبش مسی وکاناوارو را داشته باشد.این تیم در طالعش آمده که باید یک چرخی حول وحوش منطقه سقوط بزند وبرگردد. حرص نخوریم بهتر است



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: