فوتبال بوشهر
ورزشی
یک شنبه 16 مهر 1391برچسب:, :: 11:38 بعد از ظهر ::  نويسنده : اسماعیل مظفری

به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی فوتبال لیل بوشهر: سرآغاز: هفته نامه ی نصیر بوشهر چون هفته های گذشته بزرگان فوتبال استان را به گفت و گوی رو در رو دعوت می نماید. در این شماره اسطوره ی فوتبال بوشهر «احمد رزمی» با سال ها تجارب ارزشمند و گرانبها دعوت نمودیم. به راستی که ما بوشهری ها ثابت کرده ایم که غریبه پسند هستیم. انواع و اقسام مربیان از کار افتاده و فرسوده ی غیر بومی را وارد بوشهر کرده ایم و چون بت آن ها را می پرستیم. پول های بی زبان را در شکم آن ها می ریزیم، ولی هیچ توجهی به اطراف خودمان نداریم.
بزرگان بوشهر چون مرواریدی در شهر هستند و هیچ کس هیچ توجهی به آن ها نمی کند. باشگاه شاهین و حتا ایرانجوان تا چه زمان می خواهد به بی راهه برود و از تجارب پیشکسوتان باشگاه خود بهره نبرند؟! یکی از همین سرمایه ها، مردی چون احمد رزمی است که حتا در تیم های پایه ای شاهین هم از حضورش بهره نمی برند، چه برسد به تیم بزرگسالان. رزمی از گذشته و حال حاضر فوتبال بوشهر می گوید. صحبت های ایشان پیش روی شماست:
نصیر بوشهر: فوتبال را از کجا شروع کردید؟
ـ من هم مثل خیلی از بچه های جنوب فوتبال را در زمین های خاکی سینما تاج آبادان شروع کردم. در بوشهر متولد شدم، چهار ماهه بودم که به اتفاق خانواده راهی آبادان شدم. در آن جا برایم شناسنامه گرفتند. دوران بچگی را با مرحوم "احمد تورانی" که برادرخوانده بودیم شروع کردم. ما از کودستان شروع کردیم و در دبیرستان از هم جدا شدیم. سرنوشت باز هم ما را به هم گره زد و در تیم فردوس با هم همبازی شدیم. بیش از چند ماه در آن تیم نماندم، ولی احمد تورانی در فردوس ماند. من به تیم جوانان شاهین پیوستم و در کمتر از دو سال به تیم بزرگسالان شاهین آبادان رفتم و جهت اردوی تابستانی برای چند مسابقه دوستانه به اصفهان رفتم.
نصیر بوشهر: چگونه سر از شاهین بوشهر در آوردید؟
ـ وقتی به اصفهان رفته بودم، در آن جا با آقای عبدالمحمد پوربهی آشنا شدم. ایشان از من خواست که به بوشهر بیایم و در تیم شاهین بازی کنم. موضوع را با خانواده و دوستم مرحوم تورانی در میان گذاشتم. احمد قبول کردند که با من به بوشهر بیاید. پدرش هم همراه ما آمد و سه نفری سال 44 عازم بوشهر شدیم. با سختی های فراوان خودمان را به بوشهر رساندیم. هنگام رفتن به بوشهر پیش "مرحوم برمکی" که هم مربی و هم بزرگ شاهین بود رفتیم. از ایشان اجازه گرفتم، خوشحال شد. به من گفت در بوشهر دو دوست دارم؛ آقایان مرحوم کبگانی و پوربهی. برو پیش این دو و سلام من را هم برسان.
نصیر بوشهر: از سال 44 بگویید، وقتی به بوشهر آمدید!
ـ شبی که به بوشهر رسیدیم من وحشت کردم چون بوشهر اصلاً شهریت نداشت. به مرحوم احمد تورانی گفتم: بیا برگردیم. من فکر می کردم مثل آبادان و شهرهای خوب ایران است. احمد گفت: حالا صبر کن، همان شب دو نفر از شاهینی هایی که حال در بین ما نیستند ـ مرحومان ماندنی تنگستانی و یوسف بتان به دیدن ما آمدند و ورودمان را به شاهین تبریک گفتند.
نصیر بوشهر: حضورتان در بوشهر در آن ایام چه انعکاسی داشت؟
ـ آمدن ما مثل بمب در بوشهر صدا کرد. فردایش "مرحوم گرانبها" آمد و ما را خدمت عبدالمحمد پوربهی برد. ایشان پس از دیدار به من گفت: امروز ما یک بازی با تیم تاج داریم؛ دیدم که خیلی نگران است جویا شدم، گفت: چند بازیکن از شاهین رفته اند در تیم تاج و می خواهند "شین" شاهین را بردارند. ما هم فروارد نداریم. من گفتم: دوست من "احمد تورانی" بازیکن است. ولی در پست بک بازی می کند. پوربهی گفت: ما فروارد نیاز داریم. خلاصه احمد را راضی کردیم که در پست فروارد بازی کند. در آن روز مردم زیادی از شهر و اطراف برای دیدن آن بازی در بهمنی اجتماع کرده بودند. مرحوم کبگانی هم داور مسابقه بود. از آن جا که خدا می خواست یکی از بهترین بازی هایم را انجام دادم. قیچی زدن، تکل زدن، سر زدن، پای من مثال نزدنی بود. مردم به شوق آمده بودند و ما بازی را پنج بر یک بردیم. مرحوم تورانی گل پنجم را به ثمر رساند و این شروع ما با شاهین بوشهر بود.
نصیر بوشهر: اولین بازی مقابل ایرانجوان چگونه بود؟
ـ یک بازی دوستانه با ایرانجوان انجام دادیم. آن بازی یک بر صفر ما شکست خوردیم. ایرانجوان بازیکنان خیلی خوبی داشت و هفت سال قهرمان بوشهر بود. در بازی دوم ما 2 بر صفر برنده شدیم.
نصیر بوشهر: از محبوبیت شاهین در آن ایام بگویید؟
ـ دیگر شاهین، قطب فوتبال بوشهر شده بود. همیشه ما دو تیم شاهین و ایرانجوان با هم جدل داشتیم و بازی های خوبی انجام می دادیم. مردم طرفدار دو تیم شده بودند. تیم شاهین در ایران مطرح شده بود. تیم های شیراز، اصفهان، تبریز و شمال همیشه از ما شکست می خوردند. حتا ما با خوزستان برابری می کردیم.
نصیر بوشهر: در آن ایام تیمی هم خواهانت بود؟
ـ در آن سال یک مربی از تهران برای ما آوردند با وجود این که بهترین مدافعان تیم ملی در لیگ حضور داشتند ولی من بهترین مدافع شناخته شدم. حتا تیم های پاس تهران و شعاع تهران خواستار من شدند، ولی قبول نکردم.
نصیر بوشهر: خاطره ای از آن دوران دارید؟
ـ خاطره که فراوان است اما یک خاطره ی شیرین که از کرمان دارم این است که در بازی مقابل کرمان، نیمه ی اول که به پایان رسید مربی تیم کرمان که اهل یوگسلاوی بود به رختکن ما آمد و مرا تشویق کرد. در برگشت به آبادان با تیم نادی المینای عراق یار کمکی شاهین آبادان به میدان رفتم و بازی را 3 بر صفر برنده شدیم. من در پست بک چپ کنار بزرگان شاهین آبادان بازی خوبی انجام دادم.
نصیر بوشهر: چطور شد که در شهرداری استخدام شدید؟
ـ اوایل آمدن مان به بوشهر یک بازی دوستانه با تیم کارگر آبادان انجام دادیم که آن بازی را 3 بر 1 برنده شدیم. در جمع تماشاچیان آقای عظیمانه استاندار بنادر جنوب هم حضور داشت. بعد از بازی دستور استخدام من را در شهرداری صادر کرد و من مشغول به کار شدم.
نصیر بوشهر: در گذشته نتایج پرگلی هم رقم می خورد؟
ـ بله، سال 47 جهت انجام مسابقات کشوری عازم بندر انزلی شدیم. تیم های بندرعباس را 11 بر صفر، کرمان را در رفت و برگشت 7 بر 1 شکست دادیم. بازی سوم با فارس بود که آن تیم را هم 7 بر 1 شکست دادیم و به همراه خوزستان، تهران و بندر انزلی به آن بازی ها راه یافتیم. در آن جا داوری بود به نام مرحوم "حاج ابوالحسن" که معروف شده بود به تاج ابوالحسن که باعث شد ما شکست بخوریم. آن بازی را 3 بر 1 باختیم. در بازی دوم با خوزستان با آن همه سران نامدار امثال سالیا، پورعهد، ایران پاک، حلوایی، گازرانی بدون گل مساوی شدیم و بندر انزلی را در شهر خودشان 3 بر 2 شکست دادیم و سوم کشور شدیم.
نصیر بوشهر: در آن ایام به تیم ملی هم دعوت شدید؟
ـ بله، 3 نفر به اردوی تیم ملی راه یافتند. مرحوم تورانی، رضا ماهینی و بنده که افتخار بزرگی در آن زمان برای بوشهری ها بود متأسفانه من به خدمت مقدس سربازی رفتم و موقعی به تهران رسیدم که تست تیم ملی تمام شده بود. در آن زمان "سرهنگ مکری" رئیس فدراسیون فوتبال بود و بارایکف صحبت کرد و مرا به تیم ملی ارتش معرفی کردند. برای بازی هایی که قرار بود در فرانسه برگزار شود ولی من نرفتم و به خدمت سربازی برگشتم.
نصیر بوشهر: بیشترین قدردانی تان از چه کسی است؟
ـ جا دارد یادی از بزرگ مردی کنم که حق بزرگی بر کردن فوتبال بوشهر دارد. "مرحوم سرهنگ خلخالی" که به حق زحمات زیادی برای فوتبال بوشهر کشیدند. او رئیس هیأت فوتبال بود و برای فوتبال بوشهر هرکاری می توانست انجام می داد. آن زمان به بازیکنان پول می داد. بهترین ها 150 تومان، رده دوم 100 تومان. لباس متحدالشکل برای تیم تهیه می کرد. تیم را در بوشهر به اردو می برد. بچه ها هم با دل و جان برای شهرشان فوتبال بازی می کردند.
نصیر بوشهر: یادی از گذشتگان فوتبال بوشهر می کنید؟
تشکر می کنم از کسانی که برای فوتبال شاهین و بوشهر زحمت کشیدند. از قدیم که من نبودم امثال مرحومان قلعه گیر، میرزایی مشفقیان، عصفوری، چاهی بخش های بزرگ، مرحوم جواد گرانبها، مرحوم نیک زاد، افشار، مرحوم زنگویی، استاد حمیدی که رئیس باشگاه شاهین بودند. آقای سیلی نی «سروان»، آقای پوربهی که از بانیان شاهین هستند. من قدیمی ها را یاد ندارم ولی در زمان خودم می دانم که بعد از آقایان پوربهی و زنگویی، مرحوم جواد گرانبها و بوالخیری سکان تیم را در دست گرفتند و آن زمان من به دعوت تیم برق شیراز در شیراز بودم. این مردان نگذاشتند باشگاه نابود شود.
نصیر بوشهر: از تماشاگران آن ایام هم یادی می کنید؟
ـ بعضی از کسانی که حالا به شاهین رسیده اند بدانند ما مردان بزرگی امثال کریم وزانی معروف به «کریم گوریک» داشتیم که تمام زندگی اش را صرف باشگاه می کرد و یک تنه جور هواداران تیم را می کشید. همچنین "مختار پور ارشد" که یک کارگر شهرداری بود. به خدا وقتی این آدم ها را می دیدیم که در جایگاه تماشاگران برای شاهین پر پر می زدند و عشق و زندگی شان در شاهین خلاصه می شد متأثر می شدم از حال و روز امروز شاهین. امثال این آدم ها در گذشته زیاد بودند و هست. آقایان محمد مرشد، مرحوم غلام حیدری که راننده اتوبوس بود و حاضر بود به سفر نرود و ضرر کند، اما از تشویق تیم شاهین در استادیوم جا نماند.
نصیر بوشهر: از سرپرستان سابق شاهین هم یادی می کنید؟
ـ حسین کعبی از زحمت کشان باشگاه که چندین مرحله سرپرستی تیم را عهده دار بود و بدون هیچ چشم داشتی زحمات زیادی چه مالی و چه معنوی برای باشگاه می کشید.
آقایان کامیاب و رفعتی که در سمت مدیریت و سرپرستی باشگاه همیشه یاور شاهین و بازیکنان تیم بودند. اما حالا کسانی آمده و جای این ها نشسته اند که هیچ بو و خاصیتی ندارند! به قول معروف می گویند: «به جای مار نشیند عقرب کور»!!!


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: